وای خدا آ آ آ آ آ .......
حالم از هر چی مدیریت ندانسته است بهم می خورد ! بهم می خورد.............................
کی مال کجاست ؟ همه سر جای خودشون نشسته اند ؟!
فکرنمی کنم ! تصور کنید یک زلزله ده ریشتری بیاد آن وقت می خوام ببینم که کی می تونه صندلی که هیچی خونه اش را پیدا کند .
یا من اینجا پشت پرده نشسته ام و یا آن ها ! به هر صورت هم یکجا نیستیم در این دنیایی که آدم کوچولو ها بر جای بزرگان تکیه می کنند!
می تونم بگم هنوز خسته نیستم ! به رغم تمام کارهایی که روی سرم هوار شدن ُهنوزاحساس خستگی نمی کنم چون نمی خوام!
دوباره آمدهام
از انتهاي درّهي سيب
و پلّكان رفتهي رود
و نفس پرسهزدن اينست
رفتن
گشتن
برگشتن
ديدن
دوباره ديدن
رفتن به راه ميپيوندد
ماندن به ركود
در كوچههاي اوّل حركت
دست قديم عادل را
بر شانهي چپ خود ديدم
و بوسيدم
و عطر بوسه مرا در پي خواهد برد...
فکر می کنید این شعر از آن کیست؟هرگز باور نمی کردم اوهم ...